
کی - معنی در دیکشنری آبادیس
ریشهٔ واژهٔ کی / Kay را معمولاً به اوستایی *kauui* یا *kavi* نسبت می دهند که در اوستا معنایی نزدیک به شاعر ، سرودگر مقدس یا کاهن سراینده داشته است.
کی - Wiktionary, the free dictionary
Nov 21, 2025 · کی • (key) (plural کیان (kayân)) (Iranian mythology) Key, Kay: the title of a number of legendary kings of Iran, belonging to the mythical Kayanian dynasty.
کی (key, ki) | Meaning, Pronunciation, Grammar, Examples
Lookup the English definition of کی, listen to the pronunciation, and see examples.
کی (عنوان) - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
کی (عنوان) سکه ضرب آذربادگان از دوره پیروز یکم با عنوان «کَیپیروز»
معنی کی | لغت نامه دهخدا | پارسی ویکی
به معنی پادشاه پادشاهان است یعنی پادشاهی که در عصر خود از همه ٔ پادشاهان بزرگتر باشد، و به عربی ملک الملوک خوانند، و پادشاه قهار و جبار بلندمرتبه را نیز گویند، این نام را در بلندی وقدر از ...
معنی کی | واژه یاب
جستوجوی معنی «کی» در لغت نامه های دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه.
کی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
در استفهام و انکار و نیز در نفی و انکار استعمال گردد، مانند: کی شد، کی کرد؛ یعنی نشد و نکرد.
معنی کی - فرهنگ فارسی معین - لام تا کام
در جملات خبری، "کی" معمولاً برای اشاره به زمان وقوع یک عمل استفاده میشود: نمیدانم کی قرار است بیاید.
Urdu Word کی - Ki Meaning in English is Belonging To
There are always several meanings of each word in English, the correct meaning of Ki in English is Belonging To, and in Urdu we write it کی. The other meanings are Ka, Kay, Ki, Mutaliq, Yakke Azan …
معنی کی | لغت نامه دهخدا | پارسی ویکی
در استفهام و انکار و نیز در نفی و انکار استعمال گردد، مانند: کی شد، کی کرد؛ یعنی نشد و نکرد.